اگر برای پاسخ دادن خاطر جمع نیستید بر پایه چیزی که احساس میکنید پاسخ دهید نه بر اساس آنچه فکر میکنید درست است. برای هریک از سوالات زیر یکی از گزینه های زیر را انتخاب کنید. نام و نام خانوادگی: *معرف: *تاریخ تولد: *مثال: 1363/2/8مقطع و رشته تحصیلی: *مثال: کارشناسی ارشد روانشناسیشماره همراه: *1- اغلب کسی را نداشته ام که از من حمایت کند، حرفهایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برایم می افتد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست2- به طور کلی، کسی نبوده که به من عاطفه، محبت و صداقت نشان دهد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست3- در بیشتر اوقات زندگی این احساس به من دست نداد که براي فرد دیگري، شخص ویژه و ممتازي به شمار میروم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست4- در غالب اوقات کسی را نداشتم که واقعاً در دل به من گوش دهد، مرا بفهمد یا اینکه احساسها و نیازهاي واقعی مرا درك کند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست5- وقتی که نمی دانستم کاري را چگونه انجام دهم، به ندرت شخصی پیدا میشد که مرا نصیحت و راهنمایی کند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست6- به افراد نزدیک خودم خیلی وابسته ام، چون می ترسم مبادا مرا ترك کنند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست7- آن قدر به دیگران نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست8- نگرانم مبادا نزدیکانم مرا ترك کنند یا مرا به حال خود رها کنند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست9- وقتی احساس میکنم کسی که برایم مهم است از من دوري میکند، مأیوس میشوم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست10- برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم که دیگران مرا ترك کنند که آنها را از خودم دور میکنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست11- احساس میکنم مردم از من سودجویی میکنند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست12- احساس میکنم باید در حضور دیگران از خودم محافظت کنم، چون در غیر این صورت عمداً به من آسیب میزنند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست13- دیگران دیر یا زود به من خیانت می کنند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست14- نسبت به انگیزه هاي دیگران سوءظن شدید دارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست15- معمولاً به طور جدي به انگیزه هاي نهانی مردم فکر میکنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست16- وصله ناجور اجتماع هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست17- اساساً با دیگران خیلی فرق دارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست18- نمی توانم به کسی تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه گیري هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست19- احساس میکنم با مردم بیگانه ام. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست20- همیشه احساس میکنم در جمع جایی ندارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست21- مردان یا زنانی که دوستشان دارم، وقتی عیب هاي مرا ببینند، نمی توانند دوستم داشته باشند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست22- اگر کسی واقعاً مرا بشناسد، مایل نیست با من رابطه اي صمیمی داشته باشد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست23- لیاقت عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست24- احساس می کنم هیچ کس مرا دوست ندارد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست25- در بسیاري از جنبه ها، چنان شخصیت پر عیب و ایرادي دارم که نمی توانم در کنار دیگران راحت باشم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست26- تقریباً هیچ کاري را نمی توانم به خوبی دیگران انجام دهم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست27- هر زمان پیشرفتی در کارم به وجود می آید، احساس بی کفایتی میکنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست28- بیشتر مردم در حوزه هاي شغلی و تحصیلی از من تواناترند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست29- نمی توانم مانند اغلب مردم در کارهایم با استعداد باشم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست30- در کار یا تحصیل مثل بقیه باهوش نیستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست31- احساس می کنم نمی توانم به تنهایی از پس کارهاي روزمره زندگی ام بر بیایم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست32- فکر می کنم در انجام کارهاي روزمره، آدم وابسته اي هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست33- عقل درست و حسابی ندارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست34- اصلاً به قضاوت هاي خودم در موقعیت هاي روزمره اعتماد ندارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست35- احساس میکنم نمی توانم به تنهایی گلیم خودم را از آب بیرون بکشم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست36- نمی توانم از شرّ این احساس رها شوم که اتفاق بدي می خواهد بیفتد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست37- احساس میکنم هر لحظه ممکن است یک فاجعه طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی برایم اتفاق بیافتد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست38- آدم ترسویی هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست39- میترسم تمام سرمایه خود را از دست بدهم و بیچاره شوم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست40- اغلب نگرانم از اینکه دچار سکته قلبی یا بیماري سرطان شوم، حتی وقتی دلایل پزشکی کمی براي این نگرانی وجود دارد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست41- قادر نیستم از والدینم جدا شوم، کاري که همسن و سالهایم انجام می دهند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست42- من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسائل یکدیگر درگیر کنیم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست43- اگر من و والدینم، مسائل جزئی و خصوصی خود را از یکدیگر پنهان کنیم، احساس گناه یا خیانت می کنیم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست44- اغلب احساس میکنم که انگار سایه سنگین والدینم دائم بر سر من است … نمی توانم یک زندگی جداگانه براي خودم داشته باشم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست45- اغلب احساس می کنم هویت جداگانه ای از والدین و همسرم دارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست46- فکر میکنم اگر کاری را بکنم که دلم می خواهد، برای خودم دردسر درست میکنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست47- احساس میکنم چاره اي ندارم جز اینکه به خواسته هاي دیگران تن بدهم، چون در غیر این صورت یا مرا ترك می کنند یا در صدد تلافی بر می آیند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست48- در روابطم، به دیگران اجازه میدهم که بر من مسلط شوند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست49- همیشه به دیگران اجازه داده ام که به جاي من تصمیم بگیرند، در نتیجه واقعاً نمیدانم چه میخواهم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست50- خیلی برایم مشکل است که از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت و احساساتم را درك کنند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست51- در نهایت، کار مراقبت از نزدیکانم روي دوش من است. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست52- آدم خوبی هستم چون بیش از آنکه به فکر خودم باشم به فکر دیگرانم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست53- مهم نیست که چقدر سرم شلوغ است، من همیشه می توانم وقتی را براي دیگران کنار بگذارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست54- همیشه به درد و دل دیگران گوش داده ام. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست55- اطرافیانم معتقدند که من براي رفع نیازهاي دیگران خیلی تلاش میکنم، ولی براي خودم کاري انجام نمی دهم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست56- خجالت میکشم که احساسات مثبت ام (مثل محبت و توجه) را به دیگران بروز دهم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست57- برای من خیلی سخت است که احساساتم را نزد دیگران بروز بدهم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست58- براي من خیلی سخت است که راحت و صمیمی رفتار کنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست59- آنقدر خودم را کنترل میکنم که مردم فکر می کنند آدم بی احساسی هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست60- از نظر دیگران من عصبی و ناراحت هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست61- باید در هر کاري که انجام میدهم بهترین باشم، نمی توانم توقعم را کم کنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست62- سعی می کنم نهایت تلاش خودم را بکنم، خوب بودن نسبیِ کار، هیچگاه مرا راضی نمی کند. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست63- باید به تمام مسئولیتهایم عمل کنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست64- احساس می کنم براي پیشرفت و دستیابی به خواسته هایم، همواره تحت فشار هستم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست65- وقتی که کاري را اشتباه انجام می دهم، نمی توانم خودم را ببخشم یا دست به بهانه تراشی میزنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست66- وقتی از کسی چیزي میخواهم، خیلی برایم سخت است نه بشنوم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست67- آدم خاصی هستم و نمی توانم محدودیت هایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد، بپذیرم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست68- از اینکه مرا محدود کنند یا جلوي کارم را بگیرند، به شدت متنفرم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست69- احساس میکنم نباید از قوانین و قراردادهاي بهنجاري که مردم تابع آن هستند اطاعت کنم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست70- احساس میکنم کارها و خواسته هاي من، ارزشمندتر از کارها و خواسته هاي دیگران است. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست71- نمی توانم برای انجام تمام و کمال وظایف معمول یا خسته کننده، نظم و انضباط خاصی داشته باشم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست72- اگر به یکی از اهدافم نرسم، زود مأیوس میشوم و دست از تلاش بر میدارم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست73- خیلی براي من سخت است که بخاطر دستیابی به هدف بلندمدت، از سر خیر رضایتمندي فوري بگذرم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست74- نمی توانم خودم را مجبور کنم که کارهاي بدون لذت را انجام دهم، حتی اگر بدانم که این کارها نتایج خوبی به دنبال دارد. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درست75- به ندرت توانسته ام به تصمیم خودم پایبند باشم. کاملاً غلطتقریباً غلطبیشتر درست است تا غلطاندکی درستتقریباً درستکاملاً درستPhoneارسال فرم راهبری نوشته تأثیر روانشناسی مثبت گرا بر زندگی مادران