سیر تحول آموزش و پرورش در تاریخ (قسمت یازدهم، سده 19 میلادی)
|
همانطور که در مطلب سیر تحول آموزش و پرورش قسمت دهم گفته شد مسائل سیاسی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، هنری و… در یک جامعه تأثیر مستقیمی بر شکلگیری نظام آموزشی دارد. یکی از مهمترین ارکان تأثیرگذار در نظام آموزشی یک جامعه، بینش حاکمان آن جامعه است و به خوبی میدانیم که نتیجه نظام آموزشی میتواند القای تفکرات حاکمان بر عموم جامعه باشد.
قاره آمریکا
در ادامهی بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی سدهی ۱۹ میلادی در مطلب قبل به قاره آمریکا رسیدیم. در این قاره ایالات متحده به سمت شمال گسترش پیدا کرد و این امر سبب پراکندگی بومیان شد، در این بین طلا در کالیفرنیا کشف شد و افراد بسیاری چه از داخل و چه از خارج آمریکا به غرب این کشور مهاجرت کردند. مهاجران با آمدن به آمریکا، با فرهنگی متفاوت آشنا و مجذوب این فرهنگ شدند. بیشترین حجم مهاجران را چینیها و ایرلندیها شامل میشدند؛ هرچند که این افراد فرهنگ خود را نیز همراه داشتند و در حفظ آن میکوشیدند ولی در نهایت مغلوب جذابیتهای فرهنگ آمریکایی شدند و رفته رفته این فرهنگ در آنها نهادینه شد. در این سده ایالات متحده شاهد جنگهای داخلی بود. آبراهام لینکلن در این زمان به عنوان رئیس جمهور فعالیت میکرد؛ از موفقیتهای او میتوان به پایان دادن جنگهای داخلی و قانون منع بردهداری اشاره کرد. نیروی بخار در کنار انقلاب صنعتی و پیشرفتهای علمی مانند اختراع لامپ توسط ادیسون، باعث گسترش کارخانهجات صنعتی شد و اقتصاد این کشور را شکوفا ساخت. در این میان نمیتوان تأثیر راهآهن که به تمامی نقاط ایالات متحده رسیده بود را نادیده گرفت. شکوفایی اقتصادی به تدریج از ایالات متحده به سمت اقیانوس آرام و آمریکای لاتین گسترش پیدا کرد و کشورهای تحت مستعمرهی اسپانیا و پرتغال در آمریکای لاتین مانند برزیل، آرژانتین، شیلی، مکزیک و… با تبعیت از ایالات متحده اعلام استقلال کردند ولی آنها نتوانستند مانند ایالات متحده دارای دولت با ثباتی باشند و این امر باعث گردید دیگر کشورها مانند بریتانیا در امور داخلی آنها دخالت کرده و در نتیجه پیشرفت قابل توجهی را بدست نیاورند. پیشرفتهای اقتصادی ایالات متحده و عقبماندگی کشورهای لاتین در نظام آموزشی این دو نیز تأثیرگذار بوده است، به نوعی که حتی در زمان حال نیز این تفاوت قابل مشاهده است و میتوان به راحتی دریافت که ایالات متحده نسبت به دیگر کشورهای لاتین دارای نظام آموزشی کارآمدتر و علمیتر است.
قاره آسیا و آفریقا
در دیگر مناطق جهان کمتر جایی وجود داشت که به شکلی اعم از استعمار، امپریالیسم یا جنگ تحت تأثیر غرب قرار نگرفته باشد. قدرتهای اروپایی در آن مناطقی که قدرت چین ضعیف شده بود نفوذ کردند و مناطق مستعمرهی خود را گسترش دادند. نکتهایی که در استعمار کشورها قابل توجه است این میباشد که کشورهای استعمارگر علاوه بر غارت منابع غنی آن کشور، فرهنگ آنها را نیز به یغما میبرند و در اصل فرهنگ موجود در آن سرزمین را به نابودی میکشند و فرهنگ خود را جایگزین آن میکنند. یکی از روشهای القای فرهنگ کشور استعمارکننده، گسترش نظام آموزشی خود در کشور ثالث است. این کشورها با استفاده از نظام آموزشی در اصل افکار و اندیشه نسل آتی کشور ثالث را نیز استعمار میکنند.
در این سده ژاپن که با تلاش فراوان دروازههای خود را به سوی تجارت با غرب باز کرده بود وارد دوران صنعتیسازی شد.
امپراتوری روسیه گسترش خود به سوی آسیای مرکزی را آغاز کرد. در این میان روسیه مجبور به مقابله با بریتانیا بود زیرا بریتانیاییها از حملهی روسها به هندوستان بیم داشتند. نواحی تحت کنترل امپراتوری عثمانی شروع به کاهش پیدا کرد و کشورهایی همچون یونان و مصر از کنترل آن خارج شدند.
آفریقا که در ابتدای سدهی نوزدهم تقریباً بهطور کامل از استعمار اروپاییان جان سالم به در برده بود، ولی در پایان این سده به صورت گسترده تحت تسلط آنها درآمد.
در سدهی ۱۹ میلادی جامعه جهانی دچار تحولات سیاسی بسیاری شد که تأثیر زیادی بر مسائل اجتماعی و فرهنگی گذاشت. این تأثیرات باعث گردید تا جامعه عمومی متحول گشته و پیشرفتهای شگرف علمی، ادبی و هنری ایجاد شود. با پیشرفت این سه عنصر، نظام آموزشی نیز با تأثیرپذیری از این عناصر متحول گردید و در این قرن (سدهی ۱۹ میلادی) شاهد بهوجود آمدن روشهای جدید آموزشی با رویکردهای مختلف هستیم.
در قسمت سوم سیر تحول آموزش و پرورش در تاریخ قرن ۱۹ میلادی به افراد تأثیر گذار در نظام آموزشی آن دوران خواهیم پرداخت.
نویسنده: سید میلاد نوابی