سیر تحول حکمرانی _ بخش دوازدهم (تفکر سیاسی اگوست کنت)
|
رویکرد شاخص در فلسفه سیاسی اگوست کنت Auguste Comte دیدگاه پوزیتیویسم Positivisme یا اثباتگرایی است که مهمترین شاخصه آن باور به اصول طبیعی، اثباتی و استقرایی است که از گذشته و حال استخراج شده باشد. دیدگاه اثبات گرایی به نوعی منشعب از تفکر تجربهگرایی Empiricism است که در سلسله مطالب گذشته پیرامون آن صحبت شده است.
در تمامی نظامهای فکری مطرح شده در سلسله نوشتارهای حکمرانی، تمامی اندیشمندان این حوزه در جهت رفع یک معضل بشری اقدام به ارائه راهکارهایی نمودهاند و رویکرد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… خود را بر مبنای روش و یا اصول مورد نظر تنظیم نمودهاند. اگوست کنت Auguste Comte که در نظام فکری خود متأثر از توماس هابز Thomas Hobbes (نویسنده کتاب مشهور لوایتان) بود، بر وجود جبر تاریخی باور داشت و آن را یکی از مهمترین عوامل در مقابل رشد و پیشرفت جوامع بشری میدانست. بر همین اساس او در جهت رفع این معضل استفاده از قوانین طبیعی (نظام فکری وضع طبیعی) را ضروری میدانست و در این راستا رویکرد پوزیتیویسم یا اثباتگرایی را مطرح میکند.
کنت حکومتها را به دو دسته حکومت دین سالار Theocracy و حکومت جامعه سالار Socialism تقسیم میکند و دیدگاه پوزیویستی خود را در وجود حکومت جامعه سالار محقق میداند. در حکومت مورد نظر کنت قدرت دینی از قدرت دنیایی جدا میشود. در حکومتهای دین سالار، حکومت در دست روحانیون قرار دارد و قدرت دنیایی تابع قدرت دینی است اما در حکومت جامعه سالار بر حضور نقشهای متعدد که هر نقش ایفاگر مسئولیتهای مربوط به خود است تاکید میشود.
رویکرد مطرح شده از طرف کنت برای حکمرانی، رویکرد بانک سالاری است. کنت اقشار جامعه را به دو گروه فرادست یا پاتریسین Patrician (طبقه ممتاز) و فرو دست یا پرولتاریا Proletariat (طبقه کارگر) تقسیم میکند. از نظر او پاتریسینها بانکدارانی هستند که مالکان زمین، کارخانه و شرکتهای بازرگانیاند و نقش اساسی را در اداره کارهای مالی و اعتبارات پولی ایفا میکنند. بر همین اساس بانکداران در روند پیشرفت نقش مهمی داشته و طراحان اصلی کارهای اقتصادی در جامعه محسوب میشوند. آنها به واسطه جایگاهی که در جهت پیشرفت جامعه دارند طبقه کارگر را نیز تحت سلطه خود قرار میدهند.
کنت مالکیت خصوصی را که در نظام سرمایهداری از ارکان اصلی آن به شمار میآید را امری ضروری و اجتنابناپذیر قلمداد میکند اما آن را زمانی مفید و ثمربخش میداند که مالکان یا قشر ممتاز (پاتریسین) از آن به عنوان ابزاری جهت دخل و تصرف در ثروت عمومی استفاده نکنند و از حیث یک وظیفه اجتماعی به آن عمل کنند.
از نظر کنت و تمامی اثباتگرایان، پیشرفت عامل مهمی در هر جامعه به شمار میآید. از نظر آنها در دوران جدید صنعت از اهمیت بیشتری برخوردار شده و بر خلاف دوران گذشته که جنگ عامل اصلی تشکیل دولتها بود اکنون صنعت نقش کلیدی در شکلگیری حکومتها را ایفا میکند و عامل مهمی در ایجاد نظم و اقتدار دولتها میباشد.
بهطور کلی رویکرد پوزیتیویسم ما بین رویکرد لیبرالیسم Liberalism و سوسیالیسم Socialism قرار میگیرد که در سلسله مطالب آتی پیرامون آنها، تفاوتها و اشتراکات آنها صحبت خواهد شد.
نویسنده: نفیسه رضوانی زاده
بازپینگ: مطالب بخش حکمرانی - اندیشکده مشیر